جدول جو
جدول جو

معنی گل خار - جستجوی لغت در جدول جو

گل خار
(گُ لِ)
رنگی است معروف شبیه به رنگ گل خار وآن نباتی است خاردار که گل سرخ دارد و مایل به کبودی و در عرف هند کطائی گویند. (آنندراج) :
امروز قبای تو به رنگ گل خار است
ترسم به تن نازکت آسیب رساند.
محمداسحاق شوکت (از آنندراج).
پنجه رنگرزان شد کف ساقی ز شراب
جامۀ سبز صراحی گل خار است امشب.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل تاج
تصویر گل تاج
(دخترانه)
تاجی پر از گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل آرا
تصویر گل آرا
(دخترانه)
آراینده گل، زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک بنا به بعضی نسخه های شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل بهار
تصویر گل بهار
(دخترانه)
گلی که در بهار شکفته می شود، شکوفه گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل خوار
تصویر گل خوار
کسی که عادت به خوردن گل دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل دار
تصویر گل دار
آنچه دارای نقش گل و بوته باشد مثلاً پارچۀ گل دار
فرهنگ فارسی عمید
(خَلْ لِ خَ)
سرکۀ انگور و آنرا خل خمر بدان جهت گویند که مادام که خمر نشود، سرکه نمیگردد. (ناظم الاطباء). سرکۀ انگور. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ اَ)
کنایه از تکۀ ابر. قطعۀ ابر. (آنندراج) (بهار عجم) (غیاث) :
چرا خرقه پوشی نزیبد به شاه
گل ابر زیباست بر دور ماه.
ملاطغرا (از آنندراج).
در شفق هر گل ابر آینه خورشید است
روی پوشیده و صد جای نمایان شده ست.
میرزا طاهر وحید (از آنندراج).
قدح کج کرده اشکی زآن بت پنهان شکن دارم
گل ابری به مژگان یادگاری زآن چمن دارم.
حکیم صاحب (از آنندراج).
تازه میگردد ز چشم اشکباری جان ما
مجلس ما را گل ابری گلستان میکند.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ بِ سَ)
آنکه یا آنچه گل بر سر دارد، وصفی است خیار را از آن رو که خیار پس از روییدن تا مدتی گل آن بر سرش باقی بماند: گل بسر دارم خیار، سنبل تر دارم خیار
لغت نامه دهخدا
(گُ)
ده کوچکی است از دهستان نرم آب بخش دودانگۀ شهرستان ساری، واقع در 2هزارگزی سعیدآباد، کنار رود خانه قشلاق سکنۀسیاوش کلا می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
آنکه به گل بازی کند. (آنندراج). آنکه شوق پروردن گلهای خوب دارد نه بقصد فروختن:
ز بس صحن چمن از خندۀ گلزار خرّم شد
در او چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن.
عبدالرزاق فیاض (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
دهی است از دهستان دیزمار باختری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی باختر ورزقان و 30هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. هوای آن گرم و دارای 607 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ)
نام گلی است با ساق باریک و تا یک گز ساق آن بر شود و گلها به رنگهای مختلف دهد. رجوع به آهار شود
لغت نامه دهخدا
(گِ لِ اُ)
نام خاکی است به رنگ زرد و سرخ. گل مختوم نام قسمی از آن است. رجوع به اخرا شود
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ خُ / خَ لَ)
غافت. (بحر الجواهر). رجوع به غافت شود
لغت نامه دهخدا
(گُ نَ / نِ)
خانه ای آفتابگیر که برای پرورش و نگاهداری گل از گزند سرمای زمستان سازند. رجوع به گرم خانه شود
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ حَ جَ)
آتش است و به عربی نار خوانند. (برهان). کنایه از آتش زیرا که از سنگ بیرون می آید. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
گونه ای است از تیره کاکتوس ها که برحسب شکل به نامهای مختلف نامیده میشوند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 129)
لغت نامه دهخدا
(گُ خِ)
دهی است از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 9500گزی شمال سرپل ذهاب و 4000گزی خاور راه فرعی باویسی. هوای آن گرم و دارای 120 تن سکنه است. آب آن از نهر ولاش ومحصول آن غلات، برنج، صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
شیشه های رنگین که در عمارت خانه و حمام و در تابدانها تعبیه کنند وآنرا آینه جامی نیز میگویند. (آنندراج) :
روشن بود ز عالم بالا فضای دل
گل جام دارد از مه تابان سرای دل.
محسن تأثیر (از آنندراج).
در آن خلوت که شرمش برقع از رخسار بردارد
کند معمار عشق از تیشۀ ناموس گل جامش.
فطرت (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ نَ)
دهی است از دهستان پشتکوه سورتیجی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 8000گزی شمال خاوری کیاسر. هوای آن معتدل و دارای 25 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و رود خانه چرگت و محصول آن غلات و برنج است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
کل در. کل دره. آلتی است که با آن مرز کرت ها برآرند وآن آهنی دراز است که از میان دسته ای چوبین دارد و از دیگر سوی زنجیری یا طنابی که دو تن آن را برای بر آوردن مرزبکار برند. نوعی آلت شخم که برای پشته بندی بکار برند و دو تن آن را کشند، یکی دستۀ چوبین آن را و دیگری طناب را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
شیشه های رنگین که در خانه و حمام و تا بدانها تعبیه کنند آینه جامی: روشن بود ز عالم بالا فضای دل گل جام دارد از مه تابان سرای دل. (محسن تاثیر)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با گل بازی کند، کسی که رغبت بپرورش گلهای نیکو دارد: ز بس صحن چمن از خنده گلزار خرم شد درو چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن، (عبدالرزاق فیاض)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه یا آنچه گلی بر سر دارد، وصفی است برای خیار (از آن رو که خیار پس از روییدن تا مدتی گل آن بر سرش باقی ماند) : گل بسر دارم خیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل ابر
تصویر گل ابر
قطعه ابر، تکه ابر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر خار
تصویر پر خار
که خار بسیار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با گل بنایی سازد گلگر طیان: چو مرگم رسد ساقیا، روز ابر بده خشت خم را بگلکار قبر. (ملاطغرا)، بنا، سفالگر کوزه ساز. آنکه گل در باغها و باغچه ها کارد: کامران میرزا نایب السلطنه. . را گلکاریست اروپی نژاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل خوار
تصویر گل خوار
آنکه گول خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل دار
تصویر دل دار
معشوق
فرهنگ واژه فارسی سره
گل و لای
دیدن گل و لای: یک بیماری طولانی
افتادن در گل و لای: زیان
- لوک اویتنهاو
اگر بیند که گل خورد، دلیل که مال بر عیال هزینه کند. اگربیند که خانه خود را به گل اندود کرد، دلیل غم است. اگر گلهای سبز و سرخ و سفید بیند، دلیل لهو و لعب و طرب است و گل سیاه غم و اندوه است. اگر بیند درمیان گل غرق شد، دلیل که به بلائی درماند. محمد بن سیرین
تعبیر گل را در کاه گل نوشته ام. دیدن گل در خواب خوب نیست و گرفتاری دست و پا گیر و ابتلا به سختی ها و مشکلات تعبیر شده بخصوص اگر دست و پا یا لباستان به گل آلوده شده باشد گل در خواب هر قدر چسبناک تر و غلیظ تر باشد ابتلا به گرفتاری و غم و رنج بیشتر است. کمترین ناراحتی آب گل آلود یا گل رقیق و سیال است که اوقات تلخی ساده تعبیرمی شود. برای یافتن تعبیر گل به (کاه گل) نگاه کنید چون از کاه داخل آن گذشته تعبیر یکی است. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ دیدن گل در خواب، نشانه ناتوانی در پرداخت وامها و دور شدن از آرزوهاست.
۲ـ اگر خواب ببینید ساحلی گلی را حفر می کنید، دلالت بر آن دارد که تسلیم خواسته های دشمنان خود خواهید شد.
۳ـ اگر خواب ببینید در حین حفر زمینی خاکی به گل می رسید، علامت آن است که حوادث غیرمنتظره شما را از پیشرفت در شغل جدید، باز می دارد.
۴ـ اگر زنان در خواب گل ببینند، دلالت بر آن دارد که در امور عشقی، اجتماعی و کار با سردر گمی روبرو خواهند شد.
اگر بیند که از میان غرقاب (آب عمیق) گل برآمد و خود را بشست، دلیل که از غم برهد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
از توابع نرم آب دوسر ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش خانه ی حمام
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ای بسیار کوچک و ریزجثه از خانواده ی سسک
فرهنگ گویش مازندرانی
اوخارد ارگل، خورنده ی آب، آبشخور دام، کناب آب، محلی در کشتزار که آب در.، جایی که علف و خوراک حیوانات را در آن ریزند، آخور
فرهنگ گویش مازندرانی